˙·٠•●♥ دریـــــــــا ی عـشـــــق ♥●•٠·˙
رسم زندگی این است روزی کسی را دوست داری و روز بعد تنهایی به همین سادگی او رفته است و همه چیز تمام شده مثل یک مهمانی که به آخر می رسد و تو به حال خود رها می شوی چرا غمگینی ؟ این رسم زندگیست پس تنها آوازبخوان ......
ایستادن اجبار کوه بود،
رفتن سرنوشت آب
افتادن تقدیر برگ و صبر پاداش آدمی...
پس بی هیچ چشم داشتی حراج محبت کنیم که همه ی ما خاطره ایم! آنکه می رود فقط می رود ولی آنکه می ماند درد می کشد، غصه می خورد، بغض می کند، اشک می ریزد و تمام اینها روحش را به آتش می کشد و در انتظار بازگشت کسی که هرگز باز نخواهد گشت آرام آرام خاکستر می شود … آری ، این است خاصیت عشق یک طرفه …
چقدر تازگی دارد برایم... روزهایی که به امید آمدن کسی دل خوش نیستم... و شبهایی که از نیامدنش دلگیر نمیشوم!!! بی کسی هم عالمی دارد... خدایا... یک "مرگ" بدهکارم و هزار "ارزو" طلبکار،: خسته ام" یا طلبم را بده یاطلبت را بگیر...
هر جا دلت شکست قبل رفتن خودت جاروش کن تا هر ناکسی منت دستای زخمیشو رو سرت نذاره... این روزهــــا زیادی ساکتــــ شده ام حرفــــ هایم نمی دانم چــــرا به جای گلــــو ، از چشــــم هایم بیرونــــ می آیند . . .
راز چشمانت را هیچ کس نفهمید ولی من امروز رازش را فهمیدم راز چشمانت رفتنت بود … به من می گفت: انقدر دوستت دارم که اگر بگویی بمیر، میمیرم... باورم نمی شد... فقط یک امتحان ساده به او گفتم بمیر... سال هاست درتنهایی پژمرده ام... کاش امتحانش نمی کردم...
کاش می شد سرزمین عشق را در میان گام ها تقسیم کرد. کاش میشد با نگاه شاپرک عشق را بر آسمان تفهیم کرد. کاش می شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز کرد. کاش می شد با پری از برگ یاس تا طلوع سرخ گل پرواز کرد... عشق من کاش همانند این عکس میتوانستم در آغوشت بگیرم ...! گل من امیدوارم آغوش رقیبم برات گرم باشه......! عشق من کاش زود تر از این ها حرف دلمو بهت زده بودم کاش ... دلـم ...
بار آخر! دست آخر ! این روزها
هوایت که به سرم می زند
چگونه بگویم ؟ اصلا از چی بگم ؟ از این همه تنهایی ؟ یا از این مرحم تنهاییم که فقط سیگار شده ؟ ولی بدون این مرحم الان جای خالیه تورو واسم پر میکنه . منو درک میکنه . . . . . ! همون کارایی که تو هیچوقت نکردی . . . !!!!
گلویم توسط بره ای دریده شد که… اس ام اس های عاشقانه ی 8 دی
احساس عشق نسبت به دیگران ،
ﺯﯾــﺎﺩﯼ ﺻــﺎﻓـــــ ﺑــﻮﺩﻧــﻢ ﺧــﻮﺑــــ ﻧـــﯿــﺲ ! ﺁﺩﻣــﺎ ﺟــﺎﻫــﺎﯼ ﺻــﺎﻓـــــ ﺑــﯿــﺸــﺘــﺮﻟــﺎﯾـــ ﯽ ﻣــﯿــﮑــﺸــﻦ ... . . . یهــ زمان هایــﮯ میرســﮧ کــﮧ واحــد سنجش دلتنگــﮯ ، بـــہِ بعضیامـ ـ ـ بایـב گفتـ ـ ـ : اگـــــہِ حسـ ـ ـ میڪـنــے פֿـیلـــــــے بارتــــہِ واستـ ـ ـ” گارے ” بگیرمـ ـ ـ! . . نگفتیـــــم… تایــــــپ ڪرבیـــــــــم لــــــــحظــﮧ هاﮮ ســــکوتــזּ؛ یه وقتایی… / عاشقانه
ميدوني بزرگترين اشتباه يك زن چيه ؟ اينكه زود عاشق ميشه در حالي كه طرفش هنوز نميدونه " حتي " دوسش داره يا نه ...!!!!!
کلاغ .........پَــــــــــــــــــ� �ـــــر گنجشک ... پَــــــــــــــــــــــر
کلافه شدن یعنی: دلتنگِ کسی باشی ؛ که نیست
هنـوز ..
خیس خورده نگاه توست ..!!
نـازش بـدار ..!
که نلغــزد ..
از میان دستهایت ..!!
من ورق را با دلم بر میزنم !
بار دیگر حکم کن ، اما نه بی دل ! با دلت دل حکم کن ! ... حکم دل ...
هر که دل دارد بیاندازد وسط تا که ما دلهایمان را رو کنیم !
دل که روی دل بیفتد عشق حاکم می شود !
پس به حکم عشق بازی می کنیم
این دل من رو بکن حالا دلت را !
دل نداری ؟! بر بزن اندیشه ات را ...
حکم لازم !!! دل سپردن، دل گرفتن، هر دو لازم...
آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست
که رخت های دلتنگیم را
فرصتی برای
خشک شدن نیست ...!
دیگر در هیچ هوایی ،،،
نمی توانم نفس بکشم !
عجب نفس گیر است
هوایِ بی تو بودن ...!
عمری گرگها…
تمام بدنم را بخاطر محافظت از او…
زخمی کرده بودند..
هرگز به ما لطمه نمیزند !
این انتظار ِ عشق از دیگران است
که روح ما را زخمی میکند …
“نگاه بــﮧ موبایــل بر ثانیــﮧ” میشــﮧ …
.
مـــــــا، نســـــلے هستیم ڪـــــﮧ، بهـــــــتریـלּ פـــــــــرفهــــــاے زنـבگــــــیماלּ را
.
پـــــر هیاهــــــــــو تریــטּ دقــــایق زندگیـזּ هستنـــد
مــــــملو از آنــــــچـــﮧ
مــــﮯ خواهــזּ بــــــــگویـזּ
و
نـــمــﮯ گـــــویـזּ...
یه وقتایی… حرفِ دلت رو به هزاران نفر میتونی بگی الّا به یه نفر..
یه وقتایی… حرفِ دلت رو به هیشکی نمیتونی بگی جز به یه نفر.!
دلم بهانه ات را می گیرد ...
چقدر امروز حس می کنم نبودنت را ...
صدایت در گوشم می پیچد و من می گویم :
" جانم؟ .... مرا صدا کردی؟! "
درختان به من آموختند:
که پایبندی هرکس
به اندازه ی ریشه های اوست....
به هر درختی نمی توان تکیه کرد!!
جاـی خالـــــــــی ات
دردی کــــه
در کلماتــــــم
نمـی گنجــــــــــد
شـــاید مـــن واقعـــــاً بــــد بـــرداشــت کـــــردم ...
در
سکوت خواهم خواند...
و تنهایی را...
و آشنایی را...
که هیچگاه برایمان نخواهد بود.
آری زمانی است دیر هنگام، که من
در
اندیشه ام!
آیا ؟
بامن میمانی؟
حماقت یعنی من که
اینقدر میروم تا تو دلتنگِ من شوی!
...
خبری از دلتنگی تو نمیشود!
برمیگردم چون
دلتنگت می شوم..!
و نفسی تــازه کنمـــ ...
گــرد گــرد استـــ ..
این زمین..
ایــنــ روزگــــار ...
هَــــنوز گـ ـآهــــے...!
مَــــرآ بـ ـه جــــآن تـ ـو قَـــــسَم مـ ـے دَهَـــــند...!
ببـــــین تَـــــنهـ ـآ مَـــن نیســـتَم
کــــ ه رَفتَــــــنَت رآ بــآوَر نمـــــــے کُـــنَم...!
تویی که مرا دور زدی ….. فردا به خودم خواهی رسید !!!!
حال و روزت دیدنیست….
تو در دروغ گفتن رکورد زدی … من در باور کردن … !!!
منتظر کسی باشی که
.
.
.
هیچ وقت
فکر آمدن نیست!امشب دلم گیره ... امشب قراره بری...
فرصت نشد بگم ؛ چی میکشم بری .....
کاش اینجا بودی و میشد بهت بگم ..
تنهایی يعنی... ، يه بغض كهنه و يه چشم خيس و يه موزيك لايت و سیگار و يه فنجون قهوه تلخ...!!!
بیـــا برای یکــبار هــم که شـــده…
دست به خلاف بزنیـم…!
من اندوه تـــو را مـــی دزدم…!
تو تنهـایـی مـرا…!!
خیابان
شعر بلندیست
وقتی من با قدمهای تو قدم میزنم !
پرستو ... پَـــــــــــــــــــــــ ـــــــر
لبخند میزنم و به خودم میگم: پسر، باید یاد بگیری
بعضی آدمها ... پَـــــــــــــــــــــــ ـــــــر
یادو خاطراتشونم.......پَـــــــــ� �ـــــــــــــــــر
«شــب، سکـــوت، کــویر»
فقــط صدای این هــق هــق را کم کنــــــید
حوصله کسی را نداشته باشی؛ که هست !
دیگر تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم کرد...
یک بار قسمت کردم چندین برابر شد!
از این که دیر می آیی
از این که روزی به من بگویی
تو به من نمی آیی
می ترسم....
چرا نمی دانی تو
چگونه بی تو زمان میگذرد
بارها این را از خودم می پرسم
من می ترسم...می ترسم...
امروز ؛
انگار کسي آمد…
و هواي دلتنگي ات را
هي در آسمان اتاقم پاشيد
و تو نبودي
!