میـدونی بن بسـتــــــ| زنـدگی کـجـاست ؟؟؟
جــایــی کـه ...
نـه حـــق خــواسـتنش داری
نـه تــوانــایـی فـــرامــوش کـــردنش
مــــانـــــنـــــــد شــــــــیــــشـــه شــــــــــکســتــنـــــمـــ آســــــانــــ بـــود . . . ولـــــــــیـــ دیــگـــر بــهــ مــنـــ دســتـــ نـــزنـــ ایــــــــن بـــــــار زخــــمـــیــــ اتــــــ خــــــواهـــــــم کــــــــــرد........... جــایــی کـه ... نـه حـــق خــواسـتنش داری نـه تــوانــایـی فـــرامــوش کـــردنش ممنوع است شراب خواستم... گفت : " ممنوع است " آغوش خواستم... گفت : " ممنوع است" بوسه خواستم... گفت : " ممنوع است " نگاه خواستم... گفت: " ممنوع است " نفس خواستم... گفت : "ممنوع است " هه حـــــــــــــــــــــــالا از پس آن همه سال دیکتاتوری عاشقانه با یک بطری پر از گلاب ، آمده بر سر خاکم و به آغوش می کشد و با هر چـــه بوســـــــه ، سنــــــــگ ســــــــرد مـــــــــــزارم را و چه ناسزاوارعکسی را که بر مزارم به یادگار مانده ، نگاه می کند و در حسرت نفس های از دست رفته ، به آرامی اشک می ریزد خداحافظ ای دنیــــــــای نیــــــــرنگ و نامردی خداحافظ ای تنهـــــــایی و شبهـــــای سردی خداحافظ ای دلهـــــــــــــایی یخ زده و سنگی خداحافظ ای عاشقــــــــان کاغــــذهای رنگی خداحافظ ای شبهـــــــای غــــم و اندوه و درد خداحافظ ای یاران همــــــــــدم و مونس سرد خداحافظ ای دلهــــــــــــای شکسته و خسته خداحافظ ای عاشقـــــــــان به انتظار نشسته خداحافظ ای کــــــــــــــوچه های تنگ و باریک خداحافظ ای زمستــــــــــــانهای سرد و تاریک برگا همه ریختن ولی شاخه هست , کم کم باید بارو بست باید برگردیم خونه هامون ساک به دست , چیزی که مونده یه خاطرست... دلم میخواد ببینمت بازم بخندی تو نگام من دارم میمیرم تو کجایی من باز بی قرارم باورم نمیشه اینقدر آسون رفتی از کنارم گاهی عمر تلف میشود ؛ به پای یک احساس …. گاهی احساس تلف میشود ؛ به پای عمر ! و چه عذابی میکشد ، کسی که هم عمرش تلف میشود ؛ هم احساسش …مهـــــ ـــــ ــــم نـیـســــــــ ـتــ
ایــن در بــﮧ کــدامـ پاشنــــــ ــــﮧـ مــےچرخـــــــــ ـد . . ،
مهم تویــــــــ ــــے . .
کــﮧ نــﮧ مــ ے آیـــــ ــے، نــﮧ مــــــ ــــــ ــے روـے . . .!
نہ کسے از ڪنآرمـ بره حوصلـہ دارمــ نآزشو بـخـرمــ ڪہ بـرگرده ...
مـטּ آدمــ بے احسآسے نیستمـ !
مـטּ بے معرفـتــ و نآمرد نیستمــ ...
فقط خستہ امــ ...
از همـہ چے !
چون یہ زمآنے ڪسآیے وارد زنـدگیم شـدטּ
ڪـہ یہ سرے بـآورامو از بیـטּ بـردטּ ...
کـפּتـآـﮧ اَسـت
یـآבِمـآטּ بـآشَـב
زَنـگ بَعـב פـسآبــ בآریـــم
کــــــــــــو ر بــاش بانـــو
نـگاه کـه مـی کنـی، مـی گوینــد: نَــــ ــخ داد!
عَـبوس بــاش بانــــو
لبــخند کـه مـیزنـی، مـی گـوینــد: پــــ ــــا داد!
لال بــاش بانــــو
حَـرف کـه مـی زنـی، مـی گوینــد: جـلوِه فـروخـت!
شـاید دسـت از سـرمان بردارنـد ،
شــــــــایــــــــ ـد !!
میـدونی بن بسـتــــــ| زنـدگی کـجـاست ؟؟؟
یـه آهـنـگِ خـاص ....
یـه آهـنـگِ خـاص
یـه خـاطـرهِ نـاب
یـه یـاد کـهـنـه
یـه نـفـر تـنهـا
یـه عـاشـق
یـه عـکـسِ یـادگـاری
یـه عـطـرِ مشـتـرک
یـه حـسِ سـاده
چـه مـعـجـونـی مـیـشـود بـرای گـریـه
امـــشـــب !
" عطر تو " در هواست ...
می آیی ...؟
یا رفته ای ...؟به کسی که دوستش داری ...
به کسی که دوستش داری ♥ بگو که چقدر به او علاقه داری
و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی
چون زمانی که از دستش بدی
مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی
اون دیگر صدایت را نخواهد شنید
باید فراموشت کنم
چندیست تمرین می کنم
من می توانم ! می شود !
آرام تلقین می کنم
حالم ، نه ، اصلا خوب نیست ....
تا بعد، بهتر می شود ....
فکری برای این دلِ آرام غمگین می کنم
من می پذیرم رفته ای
و بر نمی گردی همین !
خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم
کم کم ز یادم می روی
این روزگار و رسم اوست !
این جمله را با تلخی اش ، صد بار تضمین می کنم...
آخه فقط تو میدونی از زنده بودن چی میخوام
دلم بهم میگفت تورو میشه یه جور دیگه خواست
آخه فقط قلب توئه که با من اینقدر سر به راست
از تو دلگیرم که نیستی کنارم ..
میدونی جز تو کسی رو ندارم ..